مرگ بر خامنه ای قاتل ... مرگ بر اصل ولایت فقیه ... مرگ بر جمهوری فاشیستی اسلامی

تلفن های همراه ( موبایل ها ) چکونه کار میکنند ؟




تلفن همراه چگونه كار ميكند ؟

امروزه ميليون‌ها نفر در سراسر جهان از تلفن‌هاي سلولي (همراه) استفاده مي‌كنند . در واقع تلفن‌‌هاي همراه نوع پيشرفته راديو تلفن‌هاي دهه 1880 هستند كه در آن زمان روي خودروها نصب و استفاده مي‌شد . اين سامانه داراي يك يا چند دكل آنتن مركزي براي هر شهر بود وهر دكل مي‌توانست تا 25 كانال ارتباطي را تا شعاع 40 الي 50 مايل پوشش دهد . اما به علت محدوديت كانال‌هاي ارتباطي امكان مشترك شدن براي همه وجود نداشت. تلفن همراه سامانه اي سلولي است زيرا مناطق تحت پوشش آن به سلول‌هاي تقريباً 6 گوش تقسيم بندي مي شود.

بدين ترتيب كل فضاي مورد نظر تحت پوشش سلول‌هاي مختلف قرار مي‌گيرند . در مركز هر سلول يك دكل آنتن به نام (BTS) نصب مي‌شود و بر حسب ظرفيت هر سلول تعداد مشتركان تغييرمي كند.معمولاً هر سلول آ‌نالوگ قادر است تا 56 كانال راديويي را پشتيباني كند به عبارت ديگر هر سلول مي‌تواند همزمان مكالمه‌ي 56 نفر با تلفن همراه را در محدوده‌ي تحت پوشش خود اداره نمايد . اما اين ظرفيت در روش‌هاي ارتباطي ديجيتالي امروزه افزايش يافته است . براي مثال درسامانه ي ديجيتالي TDMA مي توان تا سه برابر ظرفيت آنالوگ يعني تقريباً 168 كانال را پوشش داد.

تلفن همراه يك سامانه ي كم توان راديويي است . اكثر تلفن هاي همراه داراي دو سطح توان خروجي 0.6 وات و 0.3 وات هستند. به همين ترتيب ايستگاه‌هاي مبناي هر سلول نيز با توان كم كار مي‌كنند. عملكرد با توان كم داراي دو مزيت است:

1-تبادل سيگنال‌ در محدوده‌ي هر سلول بين ايستگاه و گوشي با آنتن همان سلول انجام مي‌پذيرد و سيگنال‌ها از حيطه‌ي سلول فراتر نرفته بنابر اين هر گوشي فقط با يك دكل آنتن ارتباط برقرار مي‌سازد و از اين جهت كانال‌هاي BTS‌هاي ديگر براي يك نفر اشغال نخواهد شد.

2- مصرف انرژي باتري گوشي تلفن بهينه و نسبتاً كم مي‌شود.

شبكه‌ي سلولي همچنان كه گفته شد نيازمند نصب دكل‌هاي زيادي است. يعني يك شهر بزرگ ممكن است داراي هزاران دكل جهت پوشش سرتاسري باشد و هزينه‌ي سنگيني را در بر دارد، ولي از جهتي كه امكان استفاده از اين سامانه براي تعداد زيادي از مردم را فراهم مي‌آورد هزينه‌ي لازم به مرور جبران خواهد شد.

جابجايي سلولي

هر تلفن يك كد شناسه‌ي مختص خود دارد. اين كد‌ها جهت شناسايي مالك تلفن و شركت خدمات دهنده است. هنگامي‌كه گوشي روشن مي‌شود، منتظر دريافت سيگنال‌ از يك كانال كنترل مي‌ماند. اين كانال يك كانال ارتباطي مخصوص جهت ارتباط گوشي و نزديك‌ترين ايستگاه BTS است. اگر تلفن به هر دليلي نتواند چنين سيگنالي را دريافت و شناسايي نمايد، پيغام خارج از محدوده « No Service» خواهد داد. در صورت دريافت اين سيگنال گوشي آماده‌ي برقراري ارتباط مي‌شود. كاربر چه در حال صحبت و چه در حال آماده باش حركت و جابجايي داشته باشد، ممكن است از حيطه‌ي يك سلول خارج و وارد محدوده‌ي سلول ديگر شويد. سامانه‌هاي سلولي مي توانند بدون قطع ارتباط تلفني، آن را از سلولي به سلول ديگر هدايت نمايد.

سامانه ‌هاي آنالوگ اوليه در سال 1983 با عنوان (سامانه پيشرفته تلفن متحرك) Amps مجوز ايجاد خود را از كميسيون فدرال ارتباطات آمريكا دريافت نموده و با بسامد 824 الي 894 مگاهرتز آغاز به كار كردند. اين تلفن‌ها داراي 832 كانال به صورت جفت بودند، 790 كانال براي انتقال صوت و 42 كانال جهت تبادل داده، در واقع هر جفت بسامد (يكي جهت ارسال و ديگري جهت دريافت) در اين سامانه ‌ها تشكيل يك كانال ارتباطي را مي‌دادند كه پهناي باند هر كانال نيز برابر 30 كيلوهرتز تعيين شده بود.

نسل جديد
تلفن‌‌هاي سلولي ديجيتالي مشابه نوع آنالوگ اما متفاوت از آن كار مي‌كنند و قادر به ايجاد كانال‌هاي ارتباطي بيشتر و با كيفيت مطلوب‌تري هستند. اين سامانه ‌ها اطلاعات مورد تبادل را به صورت 0 و 1 و فشرده شده ارسال و دريافت ميكنند به اين دليل حجم سيگنال اشغالي در شبكه‌ي ديجيتالي توسط هر گوشي برابر 1/3 تا 1/10 سامانه آنالوگ است.

فناوري دسترسي سلولي

سه نوع روش معمول جهت انتقال اطلاعات توسط شبكه‌هاي تلفن سلولي عبارتنداز:

- دسترسي چند‌گانه‌ي تقسيم بسامدي (FDMA): كه هر تماس را برروي يك بسامد مجزا قرار مي‌دهد.

- دسترسي چندگانه‌ي تقسيم زماني (TDMA): هر تماس را به بخشي از يك زمان روي يك بسامد واگذار مي‌كند.

- دسترسي چندگانه‌ي تقسيم كدي (CDMA): كه به هر تماس يك كد منحصر اختصاص داده و به كل طيف پخش مي‌كند. در قسمت اول هر يك از اين سه روش عبارت «دسترسي چندگانه» را مي‌بينيم، اين بدين مفهوم است كه هر سلول امكان برقراري ارتباط بيش از يك نفر را در يك زمان فراهم مي‌آورد.

1- FDMA: در اين روش كل طيف بسامد به چندين كانال تقسيم مي‌شود، اين روش اكثراً جهت سامانه‌هاي آنالوگ به كار مي رود ولي قابليت طراحي به صورت ديجيتال را نيز دارد، اما جهت سامانه ‌هاي ديجيتالي كارآيي موثر نخواهد داشت.

2- TDMA: از يك پهناي باند نازك 30khz كيلوهرتز و به طول 6.7 ميلي‌ثانيه جهت تقسيم زمان به سه بخش استفاده مي‌كند. هر مكالمه 1/3 حجم زماني معمول را در اين حالت اشغال نموده و موجب فشرده‌سازي و افزايش بهره‌وري مي‌گردد و باعث افزايش تعداد كانال‌هاي هر سلول خواهد شد. اين سامانه در باند‌هاي 900 و 1800 مگاهرتز در اروپا و آسيا و نيز 1900 مگاهرتز در آمريكا مورد استفاده قرار دارد. متأسفانه باند 1900 GSM)) كه در آمريكا كاربرد دارد با سامانه ‌هاي جهاني همساز نيست.

3- CDMA: يك تفاوت كلي با سامانه TDMA دارد. در اين روش بعد از تبديل سيگنال‌ها به ديجيتال آن‌ها را بر روي كل پهناي باند موجود انتشار مي‌دهند و همچنين به هر تماس و سيگنال‌ يك كد منحصر به فرد اختصاص مي‌دهند. در اين حالت گيرنده‌ نيز جهت بازيابي اطلاعات از كد مشابه مختص هر تلفن استفاده مي‌نمايد. بازده‌ي اين سامانه 8 الي 10 برابر سامانه ‌هاي آنالوگ (AMPS) است و ظرفيت را به ميزان چشم‌گيري افزايش خواهد داد.


مختل كننده‌ي تلفن همراه

وسيله‌اي است كه با ارسال سيگنال‌هاي همسان با بسامد كار تلفن و با ايجاد تناوب‌هاي نامنظم، با تواني بيشتر از يك تلفن سلولي، مانع ارتباط بين گوشي و BTS سلول خواهد شد و ايجاد ارتباط و مكالمه را غير ممكن مي‌سازد.

اين وسيله غالباً در مواردي كه استفاده از تلفن همراه مخاطرات امنيتي در بردارد به كار مي‌رود، مثلاً در مكان‌هايي مانند مراكز نظامي ، تالارهاي همايش و جلسات مهم از نظر حفظ امنيت، اين وسايل مي‌توانند ثابت و يا قابل حمل باشند.

تقويت كننده تلفن همراه
اين دستگاه وسيله‌اي است كه قادر است سيگنال‌هاي بسامدي مربوط به تلفن همراه را كه از طرف سلول (BTS) پخش مي‌شود، حتي اگر بسيار ضعيف باشند، به‌ طوري‌كه گوشي تلفن قادر به تشخيص و دريافت آن‌ها نباشد، دريافت نموده و پس از تقويت دوباره ارسال نمايد، اين وسايل تقريباً شبيه تكرار كننده‌ها‌ي راديويي عمل مي‌كنند. تقويت كننده‌ها معمولاً در نقاطي كه سيگنال‌ها بسيار ضعيف اند (نقاط كور) مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين مي‌توان از آن‌ها جهت انتقال گستره‌ي سيگنال مثلاً انتقال سيگنال‌ تا چندين طبقه زيرزمين ساختمان كه در حالت عادي امكان پذير نيست و يا مسير‌هاي مترو زيرزمين استفاده نمود.

دعای رفتن به توالت !!!


.

دعاي رفتن كنار آب(مستراح):

بايد اول پاي چپ داخل شود

بِسمِ اللّه اللّهُمَّ اِنّي اَعُوذُبِك مِنَ الخُبثِ وَالخَبائثِ.


Image and video hosting by TinyPic


دعاي قضاي حاجت(بيرون آمدن از مستراح):

بايدپاي راست اول خارج شود.

غِفراَنَك اَلحَمدِلِلِّه الّذِي اَذهَبَ عَنِّي الاَذي وعافانِي.




Image and video hosting by TinyPic

عکس قبر شهید محسن روح الامینی

نامه سانسور نشده خواهر شهیدان باکری





يكشنبه ، 15 شهریور 1388

بسم الله الرحمن الرحیم‌

اینجانب خواهر سه شهید هستم. در زمان رژیم شاهنشاهی برادر بزرگم شهید و برادر دیگرم به حبس ابد محکوم شد. دو برادر دیگرم نیز در حکومت جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند .۳۰ سال از عمرم را در حکومت ستمشاهی و ۳۰ سال باقی را در جمهوری اسلامی سپری کردم.

در زمان رژیم شاهنشاهی که برادر بزرگم اعدام شد و برادر دیگرم در زندانهای قصر، اوین، عادل آباد شیراز، قزل قلعه و زندان ارومیه زندانی بود ، ما و مردمی چون ما این حق را داشتیم که با حقوق دانان بین المللی و نمایندگان سازمان عفو بین الملل و نمایندگان سازمانهای حمایت از زندانیان دیدار و در مورد زندانیانمان گفتگو کنیم ، ولی در حکومتی که به اسم حضرت علی(ع) و امام زمان مزین است، پدران و مادران و همسران زندانیان، حق ندارند از احوال آنان با خبر باشند و هیچ گونه اطلاعی، حتی در مورد محل بازداشت عزیزانشان به آنان داده نمی شود و خانواده ها حق بازگو کردن وضعیت بد زندانیانشان در زندانها را با هیچ مقام و مسوولی ندارند؟؟!!! آقایانی که در مصدر امور تکیه زده اید کمی انصاف داشته باشید و وضعیت زندانهای ستمشاهی ، که ظاهرا عده ای از شما آنها را دیده اید ، را با وضع زندانهای مملکت اسلامی امروز مقایسه کنید.

بعد از اعدام برادر بزرگم علی باکری، خانواده برای او مجلس ختم گرفت. مراسم هفتم و چهلم را هم دائی هایمان در تهران گرفتند . چند ماه بعد از اعدام برادرم من در آموزش و پرورش استخدام رسمی شدم، خواهر کوچک ترم در راس مدیریت آموزشگاه عالی آموزش و پرورش استخدام شد ، برادرم مهدی در کنکور دانشگاه پذیرفته شد و نظام شاهنشاهی هیچ گونه مزاحمتی برای ما ایجاد نکرد. آیا واقعا امروز نیز اوضاع خانواده های قربانیان همین طور است؟!!

برادر من با بانگ الله اکبر به پای چوبه ی دار رفت، اما رژیم شاه برای اثبات حقانیتش از او استفاده نکرد. شما را به خاطر خدایی که نامش را به زبان دارید اما به گفته هایش عمل نمی کنید ، کمی به خود آئید و فکر کنید رفتار شما با کدامیک از قوانین بشری مطابقت دارد؟!!

برادرم مهدی باکری به دنبال برقراری حکومت عدل علی بود. شبهایی که شب نامه و اعلامیه به خانه می آورد تا به همراه دیگر برادران و خواهرانمان در خانه های اطراف پخش کنیم به من می گفت : خواهر من، حکومت عدل علی در ایران حاکم خواهد شد. تو دیگر نگران گرسنه خوابیدن بنده های خدا نخواهی بود، دیگر همسایه بی خبر از همسایه اش نخواهد خوابید و هیهات که برادرانم و هزاران شهید دیگر با این آرزوها از همه چیز و همه کس خود گذشتند و امروز عده ای که از گذشتگان عبرت نمی گیرند یا قدرت به آنها اجازه نمی دهد که به خود آیند، با سوء استفاده از نام اسلام و شهدا با مردم هم وطنشان چه می کنند؟ مردمی که تا دیروز که قرار بود برای نمایش قدرت پای صندوقها بیایند انسانهایی باشعور بودند، ولی امروز که خواستار حقشان هستند ، خس و خاشاک و مزدور بیگانه شده اند. شرک را به حدی رسانده اند که یکی از آیات عظام می فرماید:

اطاعت از رئیس جمهور اطاعت از خداست !!!!شما چطور نام خود را مسلمان گذاشته اید؟!!شما با بت پرستان قبل از اسلام چه تفاوتی دارید؟!

برادران من، مهدی و حمید عاشق همسران و خانواده خود بودند . وقتی حمید به خانه می رسید، احسان از شانه های پدرش پایین نمی آمد. هرگاه مهدی از جبهه بازمی گشت، ساعتها با خواهر زاده های خود بازی می کرد. اما با وجود این علاقه، آنها عشقی والاتر به خدا و میهن و اسلام واقعی داشتند که تمای عشق ها را تحت الشعاع قرار داد و باعث شد آنها از تمامی لذات دنیا دست بکشند....

و امروز شما بر روی خون آنها نشسته اید و مزدوران باطوم به دستتان، به جرم طرفداری از کسی که در روزها و سالهای بحرانی کشور در پشت جبهه پدرانشان را حمایت کرده و صلاحیتش توسط شورای نگهبان تایید شده است، بر سر فرزندان آنان می کوبند!!

مهدی و حمید و مهدی ها و حمید هایی که رفته اند هم سپاهی بودند. آنها بسیجی بودند. امروز عده‌ای بسیجی نما شیشه های در منزل خواهرم را شکستند، اما خوشبختانه موفق نشدند به داخل خانه بروند و مانند قوم مغول بزنند و بکشند و ببرند تا شاید این گونه عقده‌ها و نفرت درونی خود را فرو بنشانند .

اما در مورد همسران برادرانم جملات نا مربوطی شنیده ام. شما اگر ذره ای شرم از مقام و خون شهید داشتید، امروز این بی حرمتی ها را به همسران شهدا نمی کردید . کسانی که تا قبل از این بی عدالتی اخیر حاکمیت، با چنگ و دندان از این حکومت حمایت کرده اند چطور یک شبه مستحق این همه توهین شده اند؟! آنها شبها در خفا برای همسران خود گریسته اند تا کسی اشکهای آنان رانبیند، تا مثل حضرت زینب محکم و استوار باشند. آنوقت شما مقدس مآبان و تازه به دوران رسیده ها که باکری ها را نمی شناسید، می گویید همسرانشان دیگر باکری نیستند؟! شما که هستید که چنین حقی به خود می دهید؟!

من به عنوان بزرگ خانواده باکری به همسران برادرانم افتخار می کنم . همسر مهدی با خواهش خانواده باکری با فردی که ارزش و حرمت شهید را می داند، ازدواج کرده است. ایشان از ابتدای ازدواجشان عکس مهدی را به دیوار خانه شان آویخته اند و با فرزندشان در مورد عمو مهدی حرف می زنند و فرزندشان از زمان تولد، مهدی را به عنوان عمو و انسانی والا شناخته است . آنوقت شما می گویید چرا اسم باکری را دارند؟!

اما در مورد همسر حمید! شما مصداق واقعی ضرب المثل کافر همه را به کیش خود پندارد هستید. آیا واقعا فکر می کنید می توانید هر کس را به هرکس که خواستید نسبت دهید؟!شرم از روز قیامت ندارید؟!البته شما در حدی نیستید که اجازه دیدار با شهدا را بیابید ، اما وای به حالتان که جوابی برای آنها نخواهید داشت!

بعد از مراسم چهلم مهدی و حمید، من به عنوان بزرگ خانواده، به هر دوی آنها گفتم که ازدواج کنند و این چیزی جز فرمان خدا نبود. همسر حمید با داشتن دو فرزند، جوانی و همه چیزش را صرف تربیت آنها کرد و خدا می داند که چه فشارهایی را به تنهایی به جان خرید تا فرزندانی صالح تربیت کند. فرزندان پاکی که شما از تهمت زدن به آنها هم ابایی ندارید . همسران برادرانم به حرمت زندگی کوتاهی که با برادر من داشته اند، نور چشم خانواده باکری هستند و خواهند ماند. خوشحالم که خانواده ما بدهی به شما ندارد. نه از حکومت کمکی دریافت کرده ایم و نه به موقعیتی چشم داشته ایم. نه سهم خواهی کرده ایم و نه سهمی خواهیم خواست. ( الحمد لله ) من وظیفه خود می دانستم که این نامه را برای شادی روح شهیدانم بنویسم. باشد که برای آنها که آخرت را فراموش کرده و به خاطر قدرت کثیف مادی چشم به حقایق بسته اند، نیز تذکری باشد تا بندگی خدا بکنند و نه برده بنده خدا باشند....

زهرا باکری- خواهر شهیدان علی، مهدی و حمید باکری



مشاهده دوربین های امنیتی به شکل مخفیانه



مشاهده دوربین های امنیتی به شکل مخفیانه


قصد داریم تا هم اکنون یک ترفند بسیار هیجان انگیز را به شما معرفی کنیم! با بهره گیری از این ترفند شما میتوانید به شکل مخفیانه ، دوربین های مداربسته نصب شده بر مکانهای امنیتی و سری را مشاهده کنید. مکانهایی اعم از نیروگاههای اروپایی ، آمریکایی و آسیایی ، کارخانه های خارجی ، شرکتهای پتروشیمی خارجی و .... .جالب اینکه این عمل مخفیانه از طریق جستجوگر معروف گوگل فراهم شده است. همچنین امکان مشاهده لحظه به لحظه بشکل عکس و همین طور با تغییر زاویه و بزرگنمایی نیز وجود دارد.

برای این کار:
به موتور جستجوی گوگل بروید. (www.google.com)
اکنون دستور زیر زیر را Copy & Paste کرده و جستجو نمایید:
inurl:"ViewerFrame?Mode="

حال گوگل نتایجی را برای شما مشخص میکند. کافی است به هر یک از لینکهای موجود کلیک کنید تا به یکی از دوربینهای مداربسته امنیتی مراجعه کنید.
با استفاده از ابزار کنار صفحات میتوانید نمایش دوربین را تغییر دهید.
لازم به ذکر است میتوانید تا صفحات زیادی پیشروی کنید و لینکهای متعددی را چک و دوربینهای هر یک را مشاهده کنید.


به نقل از ترفندستان




شکنجه های جسمی و روحی اعمال شده بر دانشجویان در زندان اوین


شکنجه های جسمی و روحی اعمال شده بر دانشجویان در زندان اوین

۱- بازجویی طولانی مدت (۲۴ ساعت مداوم) توسط تیمهای بازجویی و نیز بازجویی های گاه و بیگاه شامل نیمه های شب

۲- ارائه اخبار کذب بر دستگیری ،ضرب و شتم و آزار اعضای خانواده و همچنین اخباری مبتنی بر بیماری(سکته قلبی) و انتقال اعضای خانواده به بیمارستان

۳- پخش صداهای آزار دهنده در سلول در زمان استراحت به طوری که مانع خوابیدن دانشجویان می شده است.

۴- توهین های شدید و سخیف به فرد و اعضای خانواده

۵- اهانت به دانشجویان و رفتار نا مناسب توسط نگهبانان بند ۲۰۹

۶- تهدید های مختلف اعم از تهدید به قتل و ضرب و جرح شدید و تهدید به آزار رساندن به اعضای خانواده

۷- ارائه احکام مجعول مانند حکم اخراج والدین از محل کار ، حکم قطعی شلاق ( ۸۰ ضربه ) برای فرد

۸- فرستادن دانشجویان به سلول افراد خطرناک

۹- دادن وعده ی آزادی و تحویل کلیه وسایل دانشجویان دربند و سپس بازگرداندن آنها به سلول انفرادی

آزار های جسمی :

۱- ضرب و شتم شدید توسط هفت بازجو به صورت هم زمان که به بیهوشی و انتقال فرزندانمان به
بهداری بند ۲۰۹ منجر شده است .

۲- ضربه با پا به بازوها ، سینه ، پشت و … ضرب و شتم با مشت و لگد به سر و صورت و پا ها به صورتی که در اثر ضربه دانشجویان از روی صندلی سقوط کرده یا به شدت به دیوار برخورد می کردند .

۳- ضربه زدن روی دستبند به صورتی که آثار کبودی و تورم تا هفته ها روی دست آنها بوده است .

۴- نگهداری در سلول هایی با اندازه های کوچک بطوریکه امکان راه رفتن دراز کردن پا در آن نبوده است

۵- نگهداری در سلول هایی بدون زیر انداز و هیچگونه وسیله دیگری

۶- اجبار به ایستادن متوالی طولانی مدت (۴۸ ساعت )

۷- استفاده از کابل و شلاق برای ضرب و شتم

۸- خواباندن دانشجویان روی زمین و اذیت و آزار توسط تیم هفت نفره باز جویی از جمله فشار بر سر و صورت با پا ، ایستادن روی پا ها و کمر و نشستن روی پشت و کمر.

۹- اجبار به ایستادن روی یک پا بصورت متوالی به مدت طولانی ( ۱۸ ساعت ) .

۱۰- پرتاب کردن و هل دادن به صورتی که به دیوار برخورد کنند

۱۱- ندادن غذا به مدت ۴۸ ساعت .

۱۲- ضرب و شتم شدید حین انتقال به زندان به صورتی که مسئولین بند ۲۰۹ از تحویل گرفتن فرد اجتناب می کردند .

۱۳- اجبار دانشجویان به خواندن مقالات موهن با صدای بلند به طور مداوم و پس از آن اجبار به نوشتن آن مطالب و مقالات از حفظ

۱۴- ممانعت از ویزیت دانشجویان توسط پزشک بند و استفاده از دارو های مورد نیاز

۱۵- اجبار به انجام حرکات طاقت فرسا به مدت طولانی از قبیل نشستن و بلند شدن متوالی ، خم شدن و گرفتن مچ پا و …»

در آبان ماه گزارش کاملی از شکنجه ها با تائید دانشجویان بازداشتی منتشر گردید که در آن شکنجه و فشارهای روحی و روانی در پروسه بازجویی به این شرح اعلام شده بود:

۱- استفاده از چشم بند به استثنای لحظات حضور در سلول انفرادی حتی برای رفتن به حمام و دستشویی نیز می بایست از چشم بند استفاده می کردیم . در تمام طول بازجویی ها نیز چشم بند روی چشم بود و در حین نوشتن تنها به اندازه یکی دو انگشت اجازه داده میشد چشم بند را به طرف بالا بکشیم و از زیر چشم بند صفحات بازجویی را پاسخ دهیم.

۲- نگهداری در سلول چهار پنج متر مکعبی که نور کافی در آن وجود نداشت این سلول به دلیل کوچکی ، امکان هیچگونه تحرکی در آن وجود نداشت و فقط با یک لامپ کم نور به صورت شبانه روزی روشنایی اندکی ایجاد می کرد که به علت دراز مدت حضور در سلول موجب کاهش بینای شده است
۳- عدم تماس با خانواده و یا هر گونه ارتباط دیگر و ممانعت از اطلاع بازداشت و حضور در بند امنیتی ۲۰۹ تا ۲۵ روز ( مجید توکلی )

۴- طرح موارد بی ارتباط به پرونده و ایجاد ترس و هراس و بیان تهدید دیگران و تهدید به اعدام و فضا سازی های مرتبط برای باور پذیری این تهدیدات

۵- آزاد کردن و مشایعت تا بیرون درب ۲۰۹ و بازگرداندن مجدد به سلول انفرادی ( احمد قصابان )

۶- قرار دادن فرد بین اعتراف و آزادی دوستان در برابر پایداری و شکنجه دوستان

۷- عدم رسیدگی مناسب پزشکی و یا بی توجهی نسبت به برخی موارد پزشکی از زندانی در مورد اعتصابات نیز چنان بی توجهی صورت گرفت که وضعیت و شرایط بحرانی ایجاد شد ( مجید توکلی ) و این در حالی است که در شرایط اعتصاب غذا احتیاج به مراقبت بیشتری وجود دارد .

۸- تلقین اتفاقات ناگوار یا تعریف تهدیدات بیان مکرر از زبان نگهبانان با تحریک برنامه ریزی بازجو

۹- حرکت به صورت نشسته بر روی زمین در مسافت های طولانی و یا بالا و پائین رفتن از پله ها ( اصطلاحا پا مرغی )

۱۰- بیان تهدیداتی شامل بر اخراج پدر و برادر از محل کار و یا برادر و خواهر از محل تحصیل با ارائه مدارک اخراج

۱۱- نگهداشتن به مدت طولانی در اتاق بازجویی و در وضعیت انتظار و اضطراب شدید بدون مراجعه بازجو

۱۲- ایستادن مستمر و طولانی بیش از ۸ ساعت حین بازجویی بویژه بمنظور جلوگیری از خواب و بازجویی های طولانی ( مجید توکلی و احسان منصوری )

۱۳- فضا سازی در مورد بروز حوادث ناگوار برای اعضای خانواده و پخش صدای ضربان قلب در طول شب در سلول ( احمد قصابان ) و ایجاد زوزه های ممتد و ناله های خاص در طول شب

۱۴- انجام تنبهاتی چون نشستن و برخواستن پی در پی ، ایستادن بر یک پا و نگهداشتن دست در بالای سر جهت خلاصی از بازجویی های فنی و ضرب و شتم شدید

۱۵- بیان حضور مادر و وابستگان نزدیک و دوستان در زندان و شنیده شدن صدای گریستن یک زن از محلی در اتاق بازجویی به شکلی که ادعای حضور مادر را تائید نماید .

۱۶- انجام بازجویی های خاص و ویژه ی به نام بازجویی های فنی که در آن چند بازجو به صورت همزمان ( معمولا بیش از سه نفر ) با کشیدن ، هول دادن ، فریاد زدن در گوش، ضربات مشت و لگد و سوالات متعدد و متنوع به منظور آزار و اذیت . این بازجویی نتیجه ای جز از حال رفتن نداشت و احتمالا قصد اخذ مطلب در این مورد بازجویی وجود نداشته است و فقط جهت همکاری در بازجویی عادی از این روش استفاده میشده است ( مجید توکلی )

۱۷- شکنجه دوستان در نزدیکی محل بازجویی به طوری که صدای ضرب و شتم به وضوح شنیده میشد و حتی مواردی معدود حضور در شکنجه یکی از دوستان و پذیرش اتهامات به منظور جلوگیری از ادامه شکنجه ( حضور احمد قصابان در صحنه شکنجه مجید توکلی ) در برخی از موارد چون شنیدن صدای کوبیده شدن سر دوستان به دیوار بسیار سخت بود .

۱۸- تهدید و بازداشت اعضای خانواده و دوستان به منظور اخذ اطلاع و ایجاد فشار

۱۹- تحقیر و توهین و گفتن ناسزا به طوری که روال عادی بازجوها شده بود

۲۰- بیان الفاظ رکیک و توهین های مکرر بویژه نسبت به پدر و مادر ( در مورد مجید توکلی بیشتر بوده )

۲۱- تهدید به استفاده از ابزار و آلات غیر معمول بمنظور شکنجه از جمله شیشه نوشابه و تخم مرغ آب پز و یا تهدید به تجاوز چه توسط بازجو ها و چه از طریق قرار دادن در بند های خاص که بازجو عنوان می کرد .

۲۲- ضرب و شتم شدید در هنکام بازداشت و شدیدترن برخورد های ممکن در حین انتقال به زندان ( احسان منصوری )

۲۳- ضرب و شتم شدید ، ضربات سیلی به صورت و پشت گردن و فرق سر به تعداد زیاد طوری که آثار کبودی به وضوح در این موضع های بدن کاملا مشهود بود همچنین ضربات مشت ، فرق سر و پیشانی ، بازوها و لگد به پاها ، سینه و شکم به طوری که گاه در حین بازجویی زندانی از حال رفته و بر زمین می افتاد کوبیدن سر به دیوار و پرت کردن زندانی که در اوج اعصبانیت بازجو صورت می گیرد.

۲۴- گرفتن مو و بلند کردن از روی زمین و زدن مشت و سیلی های متوالی به صورت و پرت کردن روز زمین و تکرار این کار ( مجید توکلی )

۲۵- قرار دادن پا بر روی انگشتان دست و پا و یا قرار دادن زانو بر روی کمر و فشار شدید بر روی زندانی و همچنین قرار دادن ابزاری چون خودکار در بین انگشتان دست و فشار به دست که گاه به علت زخمهای ایجاد شده در دست عفونت شدید در انگشت ایجاد میشد که عامل آن بیشتر قرار گرفتن کفش کثیف بوده است ( احمد قصابان عفونت انگشت دست )

۲۶- قرار دادن پا بر روی سر و صورت پس از اینکه به واسطه شدت ضربات بر روی زمین افتاده و گاه در حین این عمل چنان رفتارهای زننده ای صورت میگرفت که مثلا کفش کثیف روی صورت کشیده میشد که ادامه بازجویی ممکن نبود و برای تمیز کردن سر و صورت به دستشویی رفته تا سر و صورت شسته شود ( مجید توکلی )

۲۷- بیدار کردن ناگهانی از خواب و انتقال ب حالت دو ( دویدن ) همراه با بازجویی و ضرب و شتم شدید که گاه منجر به بروز رعشه های ممتد و طولانی ، لرزش و عدم تکلم می گردید که با خوابانیدن و خوراندن آب ، چایی ، شکلات ، عسل سعی در کنترل این وضعیت میشدند ( مجید توکلی )

۲۸- در طول بازجویی گاه شدت ضربات و ضرب و شتم به حدی میرسید که به طور مکرر فرد از حال رفته و با آب و مواد شیرین به هوش می آمد و این امر گاه در طول یک بازجویی چند بار تکرار میشد .

۲۹- طولانی شدن بازجویی و ممانعت از خوابیدن که گاه این بازجویی های طولانی و بدون وقفه ۳۶ ساعت ( مجید توکلی ) و حتی ۴۸ ساعت ( احسان منصوری ) نیز میرسید ولی بازجویی ها ۱۲ تا ۱۴ ساعت بیشتر طول نمیکشید .

۳۰- بی توجهی به زخم های ایجاد شده موجب عفونت میشد که در این موارد توسط بهداری جراحی صورت میگرفت ( احمد قصابان ) و یا این بی توجهی ها نسبت به آسیب دیدگی های مفاصل و عضلات بود که مهم نشستن و ایستادن طولانی بود با این وجود فرد مجبور به نشستن و یا ایستادن طولانی می کردند ( مجید توکلی )

۳۱- پس از ضرب و شتم های صورت گرفته همیشه حداقل یک ساعت و گاه تا ۴ ساعت در اتاق بازجویی فرد نگه داشته میشد و برخی آثار مشهود تر از بین برود و یا در مقابل خونریزی های دهان و لب نیز سریعا در هر مقطع از بازجویی که بود سریعا به دستشویی و کاملا دهان شستشو داده میشد ( مجید توکلی ) در مورد لباس نیز تلاش برای تمیز کردن آن قبل از مراجعه به سلول صورت میگرفت .

۳۲- استفاده از صندلی برای ایجاد ضربات شدید ( مجید توکلی )

۳۳- استفاده از ابزار نوک تیز چون کلید برای فشار به بدن بویژه سر

۳۴- استفاده از شلاق ( احمد قصابان) و تهدید به اخذ حکم تعزیر ( شلاق ) از قاضی

۳۵- نبود شرایط مناسب بهداشتی از جمله کثیف بودن موکت کف اتاق و عدم وجود آب شرب و اجبار در استفاده از آب لوله کشی ۲۰۹ که آب چاه می باشد .

۳۶- قطع تلفن و ملاقات پس از اجازه آن توسط قاضی ( پس از دو ماه از بازداشت این اجازه داده شد ) در هر برهه ای که بازجوها می خواستند به منظور فشار

۳۷- انتقال به سلول انفرادی پس از انتقال به سوئیت جهت فشار و اخذ مطالب جدید

۳۸- حضور بازجوو یا نگهبان واسطه سیستم اطلاعاتی حین تماس های تلفنی ( ۱۰ دقیقه در هفته ) علاوه بر ضبط مکالمه جهت قطع تماس در صورت تمایل و همچنین حضور این افراد در ملاقات های ۲۰ دقیقه ای که هفتگی بود البته در نیمه دوم حضور در ۲۰۹ اجازه تلفن و ملاقات داده شد که به دلایل مختلف نیز از انجام آنها در برهه هایی ممانعت به عمل می آمد.»

36 دلیل بر اینکه لینوکس از ویندوز بهتر است!


36 دلیل بر اینکه لینوکس از ویندوز بهتر است!


خصوصیات هسته‌ی اصلی سیستم

۱- لینوکس مشکل ویروس ندارد!! و این به دلیل نبود ویروس برای لینوکس نیست، بلکه به این دلیل است که لینوکس خیلی ایمن تر است، و خیلی کمتر از ویندوز مستعد ویروس است!

۲- لینوکس نیازی به defrag کردن پارتیشن ها ندارد!!! فایل سیستم های لینوکس به نحوی طراحی شده اند که داده ها را طوری توی دیسک می نویسند که نیازی به ابزاری برای defrag کردن ندارد!!!

۳- در گنو/لینوکس هسته سیستم ،کرنل لینوکس، از محیط گرافیکی(X-Window) و از نرم افزار ها(OpenOffice.org) جدا است، پس هنگ (crash) کردن یکی از برنامه ها باعث هنگ کردن(crash) کل سیستم نمی شود، در ویندوز (ماکروسافت این را یکپارچگی می نامد!!!) اگر مرورگر وب هنگ کند کل سیستم هنگ می کند، و شما نیاز به ریستارت سیستم دارید!

۴- لینوکس نیازی به دوباره نصب شدن ندارد! در ویندوز اگر سیستم عامل خراب شود، هیچ راه ساده ای برای بازگردانی سیستم نیست، خیلی از مدیران پشتیبانی هیچ راهی غیر از دوباره نصب کردن سیستم ندارند! و این یعنی دوباره نصب کردن درایورها، نرم افزارها، و تنظیمات کاربری!! در لینوکس غیر از خرابی هارد دیسک، نیازی به دوباره نصب شدن سیستم نیست! خیلی از مشکلات در لینوکس بدون دوباره نصب کردن سیستم قابل حل هستند. اگر به هر دلیلی (شاید مثل من بخواهید از سوزه به اوبونتو و بعد به پارسیکس مهاجرت کنید!) شما نیاز به نصب دوباره دارید، با داشتن یک پارتیشن home جداگانه می توانید، تنظیمات خود را در همه‌ی توزیع ها داشته باشید!!!

۵- لینوکس نیازی به ریستارت ندارد!!! (مگر وقتی که کرنل جدید را نصب کردید و می خواهید از آن استفاده کنید) هرگاه برنامه ای هنگ یا کرش کرد تنها باید آنرا ریستارت کرد، و نیازی به ریستارت کل سیستم نیست!

۶- لینوکس می تواند از بیش از ۱۰۰ فایل سیستم مختلف بخواند. ویندوز محدود به دو، سه تا فایل سیستم خودش است!

۷- شما سورس کد برنامه را دارید، و اگر برنامه نویس باشید، می توانید آنرا بسته به نیاز خود بهتر کنید، ایراد های آن را برطرف کنید و… خیلی از کاربران معمولی فکر می کنند، این اصلا ضروری و کاربردی نیست، , ولی وقتی سازنده ی یک برنامه، پشتیبانی یک برنامه را برای فروش نسخه جدیدتر قطع می کند، متوجه اهمیت این موضوع می گردند.

۸- لینوکس می تواند در یک logical partition و یا روی هارد دیسک دوم سیستم بخوبی نصب گردد، ولی ویندوز تنها باید در یک پارتیشن اصلی(primary partition) سیستم نصب گردد!

۹- لینوکس را می توان روی یک تلفن همراه تا یک ابرکامپیوتر نصب کرد.

۱۰- لینوکس می تواند برنامه های حساس یک هواپیما را راه‌اندازی کند.

۱۱- باگ‌های لینوکس از معادل تجاری آن خیلی کمتر است، و این مهمترین دلیل پایداری آن است.

۱۲- شما می توانید آنرا به دوستان خود بدهید، و همه با هم از آن استفاده کنید، معلمانتان در مهدکودک و دبستان نمی گفتند وسایلتان را به دوستان خود بدهید، و با هم از آن استفاده کنید؟ لینوکس و متن‌باز دقیقا آنرا می خواهند، درحالی که اگر دیسک ویندوز خود را به دوستتان بدهید، شما را دزد می خوانند!!!
۱۳- هزینه لینوکس بسیار کم است، نه تنها سیستم عامل مجانی است، بلکه برنامه ها و ابزارها را نیز می توانید بطور رایگان تهیه کنید! ممکن است شما بخواهید برای پشتیبانی یا آموزش هزینه ای بپردازید ولی آن هم بسیار کمتر خواهد بود…

۱۴- لینوکس و ویندوز هر دو محیط شل دارند. (توی ویندوز آنرا command prompt می گویند) محیط های شل در لینوکس(مثل bash) خیلی قدرتمندتر هستند، و شما می توانید برنامه های کاملی با زبانهای اسکریپتی بنویسید. و این برای انجام اتوماتیک کارهای تکراری بسیار مفید است.

۱۵- لینوکس را می‌توانید از CD بوت کنید، ویا آنرا روی هارد دیسک نصب کنید.

۱۶- می دانید، در پس زمینه ویندوز راه هایی برای دسترسی مستقیم دولت ایالات متحده به داده های شما هر گاه که بخواهند وجود دارد؟؟؟(چگونه؟) آره این بطور پیش فرض توی ویندوز تعبیه شده است… ولی در لینوکس این امکان وجود ندارد!!! (بدلیل در دسترس بودن سورس کد برنامه…)

۱۷- لینوکس بطور داخلی(built in) مجازی سازی دارد. و شما می توانید بطور همزمان گونه های مختلفی از لینوکس، یا دیگر سیستم عامل ها را اجرا کنید.

۱۸- کرنل لینوکس تعداد عظیمی درایور سخت افزار های مختلفی را داراست، و برای استفاده از آنها شما نیازی به نصب هیچ چیز ندارید، در حالی که توی ویندوز برای استفاده از یک آداپتور بلوتوث شما باید درایور آنرا نصب کنید!


خصوصیات محیط دسکتاپ

۱۹- درحالی که هم لینوکس و هم ویندوز واسط گرافیکی دارند، ویندوز فقط یک واسط گرافیکی به شما ارائه می دهد. در لینوکس همه چیز قابل انتخاب است، و شما برای هرکاری تعداد عظیمی انتخاب های گوناگون دارید، و می توانید از هرکدام از چندین محیط و واسط گرافیکی‌ای که در دسترس دارید استفاده کنید.

۲۰- بیشتر توزیع های لینوکس به همراه تعداد زیادی نرم‌افزار و ابزار برای کارهای مختلف(مثل نرم‌افزار اداری OpenOffice.org) توزیع می گردند، نه تنها سیستم عامل آزاد و رایگان است، بلکه شما نیازی به پرداخت پول برای برنامه های کاربردی نیز ندارید… بله خیلی از این نرم‌افزار های آزاد/متن‌باز برای ویندوز هم وجود دارند(مثل OpenOffice.org یا Mozilla Firefox) ولی برای ویندوز شما نیاز دارید آنها را یافته، و دانلود و نصب کنید، در حالی که در اکثر توزیع های لینوکس آنها به طور پیش فرض نصب می باشند.

۲۱- در ادامه مطلب قبل باید گفت اکثر توزیع های لینوکس به همراه هزاران پکیج نرم افزارهای مختلف می آیند، در حالی که ویندوز حتی ابزارهای اولیه مثل یک ویرایشگر متن خوب ندارد. آره notepad هست، اگر شماnotepad رو نرم افزار خوبی بدونید!!! تفاوت در این است، پیدا کردن،پرداخت هزینه، دانلود کردن، و نصب کردن یا اینکه همه آنها توی DVD توزیع لینوکستان باشند، و شما تنها آنها را نصب کنید!

۲۲- OpenOffice.org که در لینوکس موجود است توانایی تبدیل سند شما بطور مستقیم به فرمت pdf را داراست، در حالی که در ویندوز باید یک برنامه‌ی اضافه خریداری یا دانلود و نصب کنید!

۲۳- موزیلا‌فایرفاکس که به همراه همه توزیع های لینوکس است، بسیار بسیار برتری هایی بر IE ی ویندوز دارد، (که بیان آنها خود مقاله ای بس عظیم است!) برای مطلع شدن از ۱۰۱ کار که فایرفاکس می‌تواند انجام دهد که IE نمی‌تواند اینجا را مطالعه کنید!!!

۲۴- مرور وب تنها بهتر نیست،که سریعتر نیز هست! بلکه شبکه در لینوکس خیلی سریعتر است.

۲۵- لینوکس به همراه بازی های خوبی نیز می آید! برای آشنایی با ۱۰ بازی برتر لینوکسی اینجا را مطالعه کنید!

۲۶- pidgin و kopete دو ابزار چت محبوب در لینوکس که قابلیت کار با همه‌ی پروتکل ها را دارا می باشند… و pidgin که نام قبلی آن Gaim بود برای ویندوز نیز وجود دارد…

۲۷- copy و paste اینجا ساده تر است… تنها متن را انتخاب کن، بعد با فشردن دکمه ی میانی موس هرجا که خواستی آنرا بچسبان(paste) … البته Ctrl+C و Ctrl+V برای کاربران تازه وارد موجود است…

۲۸- راه اندازی سیستمی مثل media center بسیار ساده است… شما نیازی به خرید نرم‌افزار های اضافه یا نصب یک سیستم عامل دیگر ندارید. برای تبدیل سیستم خود به یک کامپیوتر Media center این مطلب را بخوانید.

۲۹- همچنین لینوکس دارای یک محیط دسکتاپ سه‌بعدی قابل استفاده و خوب است، که کار کردن با سیستم را آسان تر می کند.

۳۰- متنی که یکبار کپی کرده اید را تا ساعاتی دیگر بارها می توانید استفاده کنید! با استفاده از ابزاری به نام Klipper که در محیط دسکتاپ KDE بطور پیش فرض نصب است. و برای مدیریت کلیپ برد سیستم است.

۳۱- مدیر فایل konqueror این امکان را به شما می دهد تا بطور گرافیکی ببینید هر فایل چقدر فضا اشغال کرده است. این برای فهمیدن سریع اینکه فضای این پارتیشن را کدام پوشه اشغال کرده و حذف موارد اضافه بسیار پرکاربرد است.


خصوصیات سمت سرور

۳۲- لینوکس های سرور در بر دارنده‌ی MySQL و PostgreSQL هستند، که ابزارهای مدیریت پایگاه های داده ای بسیار قوی ای هستند، و دیگر شما نیازی به خرید و نصب این ابزار یا وب سرور یا دیگر ابزار سمت سرور را ندارید…

۳۳- لینوکس برای محاسبات سنگین با استفاده از تکنیک کلاستر بندی کامپیوتر های استفاده می شود و بسیاری از ابرکامپیوتر ها در سراسر دنیا از لینوکس بعنوان سیستم عامل استفاده می کنند، ویندوز نمی تواند در این حد از سخت افزار را پشتیبانی کند.

۳۴- قابلیت پشتیبانی سیستم فایل ها، در حالی که فایل سیستم ntfs تا پارتیشنی به سایز ۱۶ ترابایت پشتیبانی می کند، فایل سیستم XFS در لینوکس پارتیشن های یک میلیون ترابایتی را پشتیبانی می کند!!! آره بیشتر از اون چیزیه که به ذهن برسه!!

۳۵- لینوکس می تواند تا ۱۰۲۴ پردازنده در یک کامپیوتر، را پشتیبانی کند، ویندوز هیچ گاه به مقداری در آن حدود نخواهد رسید!!!

۳۶- شما می توانید تنها با دستور dmidecode شماره سریال های سخت افزار ها و باقیه مشخصات سیستم را بفهمید!!!

منبع: http://mtux.wordpress.com


21 نکته مهم در آرایشی زیبا و بادوام




1ـ قبل ازاينكه مداد خط چشم يا خط لب خود را بتراشيد آن را به مدت 10 دقيقه داخل يخدان يخچال يا فريزر قرار دهيد. با اين كار مداد كمي سفت مي‌شود و هنگام تراشيدن و تيز كردن نمي‌شكند.

2ـ اگر چشمان‌تان گود رفته است بهتر است به جاي مداد خط چشم از نوع مايع آن استفاده كنيد.

3ـ هنگام استفاده از ريمل براي اينكه صورت‌تان لك نشود، بهتر است لايه نازكي از ريمل را فقط روي مژه فوقاني بكشيد. سپس با استفاده از فرچه ريمل مژه‌هاي بالا و پايين را ريمل بكشيد تا توده نشود.

4ـ قبل از فر دادن مژه‌هاي خود، ابزار مخصوص آن را براي چند ثانيه با سشوآر گرم كنيد. همين گرماي اندك، فر مژه را براي مدت طولاني‌تري حفظ مي‌كند.

5ـ هنگام خريد كرم پودر، رنگ آن را در قسمت داخلي مچ دست خود تست كنيد. پوست اين قسمت از دست رنگ محصول مورد نظر را دقيقا همان طوري نشان مي‌دهد كه روي صورت‌تان جلوه خواهد داشت.

6ـ براي اينكه كرم پودر مدت بيشتري روي چهره‌تان دوام بياورد، كافي است يك قطره از مرطوب‌كننده‌تان را روي آن بريزيد. با اين كار درخشش كرم پودر نيز بيشتر خواهد بود.

7ـ كرم پودر بايد آخرين چيزي باشد كه روي چهره خود به كار مي‌بريد. به اين ترتيب، قادر خواهيد بود هر گونه لك ناشي از ديگر مواد آرايشي را بپوشانيد.

8ـ وقتي از ماتيك مات استفاده مي‌كنيد، طبيعتا روي لب خود احساس خشكي خواهيد كرد.

براي اينكه اين اتفاق نيفتد، كافي است قبل از استفاده از اين نوع رژ لب، از كمي روغن (بلسان) لب استفاده كنيد. بعد كه كار آرايش چشم و باقي صورت را تمام كرديد، از رژ مات استفاده كنيد. تا اين زمان ديگر روغن جذب لب‌ها شده است.

9ـ براي اينكه رژ لب دوام بيشتري روي لب‌تان داشته باشد، قبل از استفاده از رژ روي لب‌تان، خط لب بكشيد. سپس بر روي خط لب، رژ بماليد.

10ـ سايه چشم تيره مي‌تواند نقش خط چشم را هم بازي كند. فرچه‌اي تخت را مرطوب كرده و در سايه چشم تيره فرو ببريد. سپس آن را روي خط مژه بكشيد و به فاصله موجود بين مژه‌ها دقت كنيد. بعد، همين رنگ را بالاي خط مژه نيز به كار ببريد.

11ـ رژ لب خود را حتما داخل يخچال نگهداري كنيد تا بيشتر عمر كند.

12ـ هنگام خريد رژ لب هرگز تستر را روي لب خود آزمايش نكنيد. اين كار بسيار غيربهداشتي است. بهتر است رژ را روي نوك انگشتان خود امتحان كنيد.

13ـ بعد از اينكه از رژ لب استفاده كرديد، انگشت اشاره خود را داخل دهان خود فرو ببريد و به آرامي بيرون بكشيد.

رژ اضافي به انگشت‌تان مي‌چسبد و بيرون مي‌آيد و ديگر مزاحم دندان‌تان نخواهد شد.

14ـ رژ لب مي‌تواند گاهي به عنوان رژ گونه به كار رود اما عكس آن هرگز صادق نيست.

15ـ خط لب بر رژ لب مقدم است. اگر بعد از رژ لب تازه بخواهيد از خط لب استفاده كنيد، قادر نخواهيد بود خط لب طبيعي خود را به درستي پيدا كنيد.

16ـ خانم‌هاي مسن بهتر است دور رژ لب‌هاي مات و براق را خط بكشند و صرفا از رژ لب‌هاي چرب استفاده كنند.

17ـ ‌اگر از رنگ رژ لب خود خوش‌تان نمي‌آيد، آن را دور نيندازيد. كافي است آن را با ديگر رنگ‌‌ها مخلوط كنيد تا به تركيب رنگي مورد علاقه‌تان برسيد.

18ـ اگر لب‌هايتان گوشتي و ضخيم است بهتر است خط لب را فقط در قسمت خارجي خط لب طبيعي خود به كار ببريد.

19ـ اگر رژ ‌لب‌تان شكسته است، كافي است شعله كبريت يا فندك را زير قسمت شكسته بگيريد و وقتي شروع به آب شدن كرد، آن را روي قسمت پايه به آرامي بفشاريد. سپس آن را سر و ته كنيد و بدون درپوش به مدت 5 دقيقه داخل يخچال بگذاريد.

20ـ از رژ‌هايي كه رنگ پرتقالي و قهوه‌اي دارند كمتر استفاده كنيد چون باعث زرد شدن دندان‌ها مي‌شود.

21ـ براي اينكه فنجان يا ليواني كه از آن مي‌نوشيد، رژي نشود كافي است قبل از نوشيدن با احتياط و پنهان كاري تمام، سطح تماس آن را با نوك زبان خود كمي خيس كنيد و سپس فنجان يا ليوان را به دهان ببريد.


خود شیفتگی چیست ؟



*خودشيفتگي*

در مورد كودكان خانواده‌هاي محروم و فقير، عده ديگرى از روانكاوها اعتقاد دارند كه در بيشتر مواقع برآورده نشدن نيازهاى اوليه، باعث مى‌شود كودك در همان خودشيفتگى اوليه باقى بماند. يعنى چون نيازهايش برآورده نشده، همواره در جست وجوى افرادى است كه آن نيازهاى اوليه را برآورده كنند. هر دو ديدگاه در طبقه‌بندى‌هايي جزيى‌ترى كه در مورد اين افراد انجام شده است، وجود دارند و هر دو درست هستند. به عبارت ديگر برخى افراد از زيادى حمايت و مراقبت زياد، احساس مى‌كنند كه موقعيت ويژه‌اى دارند و بعضى نيز به خاطر محروميت‌هاى ويژه‌اى كه طى دوران رشد، نيازهايشان اشباع نشده، همواره احساس نياز مى‌كنند و در همه جا، به دنبال نيازهاى ارضا نشده خود هستند. اين موضوع به رابطه آسيب‌ها و اختلالات روانى با خودشيفتگى كه يك رابطه U شكل است، برمي‌گردد. يعنى ميزان نارسيسيسم كم يا زياد، هر دو منجر به آسيب شده و اختلال ايجاد مى‌كند و حال آ‌ن‌كه شكلهاى بالينى آن‌ مى‌تواند متفاوت باشد.

آيا عقده حقارت منجر به خودشيفتگي مي‌شود؟

عقده حقارت (Inferiorty complex) در مفهوم روانشناسى معادل ناتوانى نوزاد در هنگام تولد است. اما در مفهوم عام نيز بايد توجه داشت كه اين افراد ممكن است بيش از حد هم رسيدگى شده باشند، اما در عين حال فرد عقده حقارت نيز داشته باشد. به عبارت ديگر لزوماً تنها محروميت يا كمبود منجر به عقده حقارت نمى‌شود. آن چيزى كه براى فرد عقده حقارت ايجاد مى‌كند احساس ناتوانى است؛ مانند اين‌كه بگويد من نمى‌توانم دستاوردى داشته باشم. يعنى فرزندى كه هميشه مورد توجه مادرش است، اما مادر نمى‌تواند خطاهاى فرزند را تحمل كند و هميشه انتظار موفقيت از او دارد. براي نمونه ممكن است به طور مرتب به او بگويد كه تو خيلى خوبى، اما اگر خطا كنى، خيلى بد هستى. اين خود، در فرد اضطراب ايجاد مى‌كند. چون در آن صورت، فرد حس مى‌كند كه هر آن‌چه را كه به دست آورده، ايده‌آل و مطلوب مورد نظر او نيست و پاسخ‌گوي نيازهاي خانواده نيز نبوده است؛ بنابراين در او عقده حقارت شكل مى‌گيرد كه البته مى‌تواند به خودشيفتگى نيز منجر شود.

مديران خودشيفته مسيرجامعه را تغيير مى‌دهند:

افراد خودشيفته براى سيستم و جامعه خطرناك هستند. آن‌ها اميال ناكام و عقده‌هاى حقارت خود را مى خواهند به نوعى جبران كنند. اگر در سطح خانواده باشد، مى خواهند خانواده‌اى را در جهت اميال خود بكشند و امكانات خانواده فقط در خدمت اهداف آن‌ها باشد. اما متأسفانه وقتى تجلى اجتماعى پيدا مى‌كند، جامعه را به دنبال اهداف و ايده‌هاى بزرگ‌منشانه و تخيلى خود مى‌كشند. مثلاً اين‌كه ما بايد قدرت مطلق باشيم، همه بايد سپاسگزار ما باشند. ما بهترين حكومت را داريم و ... اين باورها خاستگاه خودشيفتگى دارد.

ما به عنوان افراد يك جامعه مى‌توانيم بگوييم كه بايد قدرتمان زياد شود و استراتژى خود را بر مبناى پيشرفت بگذاريم، اما اين‌كه مطلق باشيم، معنى ندارد. اصولاً مطلق وجود ندارد، مطلق بودن ايده‌آل يك نارسيستيك است. يعنى ناديده گرفتن توانايي‌هاى ديگران؛ چرا كه مطلق بودن، در ذات خود نفى ديگران است. كارى كه يك نارسيسيسم مى‌كند، همين است؛ وقتى خودش كم مى‌آورد، شروع به بى‌اعتبار كردن ديگران مى‌كند تا خودش به بلندترين درجه برسد. گرچه اين شيوه در سطح زندگى فردى، مشكلاتى دارد. اما حضور خودشيفتگى در سطح جامعه آسيب‌هاى بيشترى را به همراه دارد.

تربيت افراد چگونه باشد تا خودشيفته نباشند؟

در مورد تربيت كودكان، مهم اين است كه توانايى‌هاى كودك رشد كند، اما در عين حال كودك بايد محدوديت‌ها را نيز درك كند. اين باور كه همه نيازهاى كودك در خانواده بايد رفع شود و همه امكانات خانواده بايد در جهت رفع نيازهاى كودك به كار گرفته شود، باوري نادرست و مشكل‌آفرين است. چرا كه چنين كودكي وقتى بزرگتر شود، ديگر بدون توجه به امكانات خانواده همه چيز را طلب خواهد كرد. زيرا هميشه محور بوده است. اين رفتار نارسيستيك (خودشيفتگى) است؛ يعنى فقط خود و نيازهاى خود را ديدن و در جهت رسيدن به خواسته‌ها تلاش كردن و جنگيدن. در چنين موقعيتى خانواده‌ها نيز احساس گناه مى‌كنند. چون نتوانسته‌اند نيازهاى فرزند خود را رفع كنند و باعث خشم او شده‌اند. اين احساس گناه به اقدام‌ها و رفتارهايى منجر مى‌شود كه حلقه معيوب خودشيفتگى را ادامه مى‌دهد.

متاسفانه آگاهى روانشناختى جامعه ما از اين مسائل، بسيار پايين است. پدر و مادرهاى ما در بسياري از مواقع براى خود حقى قائل نيستند و اين عدم خودباورى، باعث مى شود تجلى همه آمال و آرزوهاي خود را در فرزندانشان جست‌وجو كنند كه اين ماجرا باعث ايجاد سيكل معيوب مى‌شود. نهايتاً فرزندانى تربيت مى‌شوند كه نه تنها توانايى‌هاى معمولى ندارند، بلكه آن‌قدر تخيلات بزرگ‌منشانه دارند كه خارج از حد تصور است. مثل جوانانى كه دوست دارند، يك شبه پولدار شوند، يك شبه ره صد ساله را بروند. به همين جهت توصيه مى‌شود خانواده‌ها متعادل و متناسب با واقعيت‌ها، فرزندان خود را بزرگ كنند و متناسب با برهه سنى آنان در حد امكانات خانواده، نيازهاى آنان را پاسخ‌گو باشند.

آيا لزوماً افراد خود شيفته در خانواده، افرادي وابسته هستند؟

در افراد خودشيفته وابستگى به اين مفهوم كه، آنان تجلى آمال خانواده هستند و از خانواده انرژى مى‌گيرند، مي‌باشد. اين افراد دائماً از جانب خانواده تحسين مى‌شوند و تخيلات مثبتي دارند كه البته در حد واقعى آن خوب است، اما موضوع اصلي اين بحث، غيرواقعى بودن اين تخيلات است. اين فانتزي‌ها بايد با توانايى‌هاى فرد متناسب باشند. اين بحث بسيار ظريفى است. ما بايد بپذيريم كه ممكن است كودكى در همه زمينه‌ها ايده آل نباشد و اگر اين تمجيدها و تحسين‌ها غيرواقعى باشند، در فرد درونى خواهند شد و نهايتاً فرد احساس خواد كرد كه هيچ كس مثل من نيست. اين در حالي است كه پارادوكسى به وجود آمده است. او وابسته به كسانى است كه خواسته‌هايش را ارضا مى‌كنند. اما اين فرد خودشيفته، خود را مطلق و بدون عيب مى‌داند، در نتيجه ارتباطات عاطفى خود را با افراد ديگر كم مى‌كند. افرادي كه حس مى‌كنند احتياجى به ديگران ندارند، افرادي هستند كه تصور مى‌كنند خداگونه‌اند و اين ديگرانند كه به آن‌ها نياز دارند.

اين افراد با كساني ارتباط برقرار مي‌كنند كه آن‌ها را تمجيد و تحسين كنند. به عبارتى همين نياز آن‌ها به تمجيد و تحسين، پارادوكس ايجاد مى‌كند. يعنى فرد از سويي خود را مطلق مى‌داند و از سوي ديگر نياز به تمجيد و تحسين ديگران دارد. ديگران را تنها زمانى مى‌خواهد كه تأييدش كنند و اگر او را تأييد نكنند، طردشان خواهد كرد. فرد خود شيفته معتقد است همين كه من با شما معاشرت مى‌كنم خيلى هم زياد است و ديگران نبايد توقعى از من داشته باشند.

در واقع اين ديگر ارتباط نيست. فرد خودشيفته فقط افرادي را مى‌پذيرد كه آن‌ها تصوير بزرگ‌منشانه خودش باشند. مثل اين است كه فردى جلوى آينه بنشيند و تنها خود را ببيند. اين يك آسيب است كه درجات مختلف دارد و نوع شديد آن، بيمارگونه است. در كل، فرد خودشيفته، در ارتباطاتش، سعى مى‌كند طرح و نظرش را طورى جلوه دهد كه نظر ديگران را به طرف خود جلب كرده و ايده‌هايش را پرهيجان و مطلوب جلوه دهد تا مورد تحسين واقع شود.

در گزارشاتى كه از زندگى‌هاى مشترك به دست مى‌آيد، افراد خودشيفته با افراد مازوخيست ازدواج مىكنند. به عبارت ديگر اين افراد مانند پيچ و مهره، با هم بهتر ارتباط برقرار مي‌كنند و بهتر جفت مى‌شوند. افراد مازوخيست، افرادى هستند كه تمايلات خودآزارى دارند، اعتماد به نفس پايينى دارند، خود باورى ندارند و در اثر وابستگى شديد، ترجيح مى‌دهند كه پشت ديگران مخفي شوند. چنين فردي در كنار شخصى خودشيفته كه تمايلات بزرگ منشانه دارد و خود را برتر از ديگران مى‌بيند، كامل مى‌شود. هر اندازه كه فرد خودشيفته، به همسرش اهميت ندهد و او را توهين و تحقير كند، همسر مازوخيست باز در خدمت اوست و اين رابطه اگرچه از بيرون، رابطه جالبى نيست، اما اين دو نفر در زندگى مشترك خود، نيازهاى روانى يكديگر را ارضا مى‌كنند. به عبارت ديگر اين نيازهاى پنهانى افراد است كه آن‌ها را به انتخاب مى‌كشاند.

تحقيقات نشان مى‌دهد كه افراد خودشيفته از نظر زيبايى فيزيكى، تحصيلى و توانايى از حد متوسط جامعه بالاترند. در واقع فرد نقاط مثبتى دارد، اما آن‌ها را بيش از حد بزرگ مى‌كند و بر آن‌ها تأكيد دارد، نوع برخوردش متكبرانه و غرورآميز است. براي نمونه فرد نارسيسيست در ميان افراد تحصيلكرده، پزشكان، اساتيد دانشگاه‌ها و سياست‌مداران بسيار مشاهده مي‌شود. يعنى كسانى كه داراى امتيازات ويژه‌اى هستند و با داشتن مجموعه‌اي از نقاط قوت خود، رفتار بزرگ منشانه‌اى، كه نهايتاً به خود برتربينى نيز مي‌انجامد، از خود نشان مى‌دهند. در واقع در اين‌جا، توانايى‌هاى هوشى، صفاتى و رفتارى فرد است كه نظر ديگران را به خود جلب و از آن‌ها سوء استفاده مي‌كند و ديگران را در خدمت خود مى‌گيرد. البته نه اين كه ما همه افراد را كه داراى توانايى‌هاى بالايى هستند و در مجامع ظاهر مى‌شوند، زير سؤال ببريم. افراد خودشيفته كه داراى توانايى‌هايى هستند، سعى در جلب افكار عمومى دارند تا همه را در خدمت خود بگيرند. اتفاقاً اين افراد در مراحل اول هم موفق هستند، اما پس از مدتى كه ارتباطاتشان ثابت و پايدار مى‌شود، ديگران به اهداف او پى مى‌برند. براي نمونه اولين بارى كه در نقش مدير يك سازمان ظاهر مى‌شود، ممكن است در ابتدا از او خوششان بيايد، اما به تدريج متوجه مى‌شوند اين فرد، كسى است كه مى‌خواهد كل سازمان را به طرف اميال خود بكشد؛ بدون اين كه منافع افراد را در نظر بگيرد و يا اصلاً ايده‌هايش عملى باشد. افراد خود شيفته به جاى توجه به درست انجام شدن كارها، به بزرگ‌جلوه دادن آن‌ها تمركز دارند.

ميزان خودشيفتگى در جامعه امروز:

جامعه ما يك جامعه خودشيفته است. ممكن است در جامعه ما، افراد خودشيفته كمتر باشند، اما خودشيفتگى جمعى در آن بيشتر وجود دارد. عباراتى مانند هنر نزد ايرانيان است و بس! و يا ايرانيان خيلى باهوشند و... و تبليغاتى از اين قبيل! احساساتى كه به طور عام در ادبيات و فرهنگ ما، حس تافته جدا بافته‌اى را به مردم ما منتقل مى‌كند. اين‌ها همه نشانى از خودشيفتگى فرهنگى است. البته اين‌جا هم، همان خودشيفتگى طبيعى را بايد در نظر داشت؛ نه اين كه ما در مقابل ساير ملل دنيا، خودباخته باشيم. عكس‌العمل خود باختگى اين است كه ما خودمان را بسيار بزرگ‌تر از آنچه كه هستيم، نشان دهيم. اين باعث مى‌شود كه نتوانيم رابطه‌اي منطقى و واقعى با ديگران برقرار كنيم. فكر كنيم كه اگر كسى مى‌خواهد با (كشور) ما رابطه داشته باشد بايد خيلى از خدا بخواهد، وگرنه باج هم بايد بدهد. يعنى ما حاضر نيستيم يك رابطه منطقى دادوستدى داشته باشيم. اين مسائل، ابعاد فرهنگى - اجتماعى دارند و در همه زمينه‌ها نقش دارند. احساس عزت نفس پايين و اعتماد به نفس كم و خودناباورى، برخوردهاى عكس‌العملى آن، رفتارهاى بزرگ‌منشانه است. هميشه حديثى از حضرت على(ع) نقل مى‌كنند كه اگر ديديد كاخى است، بدان كه كوخى هم در كنارش است. حال اگر جامعه‌اى بيش از حد خودباور (خودشيفته) است، بدانيد كه ناباورى و عزت نفس پاييني دارد.

عوارض خودشيفتگى اجتماعى:

اولين عارضه آن اين است كه احساس برترى و محق بودن منجر مى‌شود تا مقررات بين‌المللى رعايت نشود. در اجراى قوانين خود را مستثنى دانسته و هميشه از موضع برتر، قانون‌شكنى‌هاى خود را توجيه كند و اين يك احساس خودشيفتگى است. يعنى حسى كه من جايگاه ويژه‌اى دارم و ديگران در برابر من پاسخ‌گو هستند، ولى ما در برابر ديگران پاسخ‌گو نيستيم. شعارهاى بزرگ‌منشانه‌اى داده مى‌شود، بدون اين كه عملى باشند. حضور نارسيستيك‌ها در جامعه، مى‌تواند مسير جامعه‌اى را تغيير دهد. فردى كه خود را مطلق مى‌بيند و ديگران نيز او را تقويت مى‌كنند.

تفكر محق بودن كه اصولاً كسى نمى‌خواهد بپذيرد كه ممكن است اشتباه كند، براى يك جامعه مضر است.

انواع گیتار




اين كه نميتوان موسيقي فلامنكو را با يك گيتار كلاسيك و يا موسيقي كلاسيك را با گيتار فلامنكو نواخت ، تصوري متداول ولي نادرست است . چرا كه هر دو مئل گيتار داراي سيمهاي برابر و جنس يكسان (نايلوني و فلزي) بوده و هر دو به شيوه كاملا مشابه كوك(Tuning) مي شوند

بنابراين ، مسئله عدم امكان نواختن يك سبك موسيقي با گيتار سبك ديگري نيست . بلكه بهتراست هر موسيقي را با ساز مناسب و مانوس با خودش نواخته شود ( مخصوصا موسيقي فلامنكو كه با آن همه تكنيك ها و احساسات زيبا و خاص خودش ، فقط با اجرا شدن بر روي گيتار فلامنكو آن صدا ، طنين و لحن مخصوص و اندوهگين خود را ايجاد مي كند )


به بيان ديگر بايد به دنبال سازي باشيد كه مناسب با سبك موسيقي مورد نظر بوده و مخصوص به آن كار ساخته شده باشد


آشكارترين تفاوت مابين اين دو گيتار در رنگ پشت (Back) و پهلوهاي (sides) آنها است


يك گيتار كلاسيك به دليل جنس چوبش كه معمولا زروود (Rosewood) و يا ماهوگاني ( چوب درخت ماهون آمريكائي-mahogany) است ، داراي رنگ قهوه اي تيره اي در پشت و كناره ها مي باشد و نوع مرغوب اين گيتار ، از چوب رزوود برزيلي (Brazilian rosewood) ساخته مي شود



گيتار كلاسيك

اما در گيتار فلامنكو اين قسمتها كم رنگ تر بوده و رنگ آنها در محدوده زرد كم رنگ ( زرد كهربائي) تا نارنجي متمايل به قهوه اي ( كه اخيرا مورد استفاده واقع مي شود ) قرار مي گيرد . نوع چوبي كه در ساخت گيتار فلامنكو به كار مي رود، چوب درخت سرو اسپانيائي (Spanish cyprees) است كه داراي كيفيت و دوام فوق العاده بالا و ثابت بوده و رنگ آن به سفيدي مي گرايد



جنس چوب صفحه روئين (قسمتي كه دهانه صدا بر روي آن قرار دارد) معمولا در هر دو نوع گيتار ،‌ يكسان و از جنس صنوبر (كه سالها خوابيده و كاملا خشك شده) از كشور آلمان يا كانادا است



اما معيار اصلي كه باعث تمايز اين دو نوع گيتار مي شود ، خصوصيت طنين يا رنگ صدا آنها است . يك گيتار فلامنكو داراي صداي زير و در عين حال زبر ، خشن ، فلزي (metallic) و رخنه كننده است .



از طرف ديگر گيتار كلاسيك داراي صداي نرم ، لطيف ، دلپذير و نسبتا بم مي باشد



اين تفاوتها ناشي از آن است كه گيتار كلاسيك از جنس چوب متراكم تر و چگال تري ساخته مي شود و همچنين ساختار داخلي (bracing) آن تفاوتهاي با ساختار داخلي فلامنكو داشته و جعبه صداي آن نيز داراي ارتفاع بيشتري نسبت به گيتار فلامنكو مي باشد


گيتار فلامنكو

با توجه به همين دلايل و خصوصيات ، گيتار كلاسيك سنگين تر از گيتار فلامنكو مي باشد نكته قابل توجه ديگر اين كه اكشن (action: فاصله بين سيم ها و صفحه انگشت گذاري) يك گيتار كلاسيك معمولا از اكشن گيتار فلامنكو بالاتر است


در گذشته تمامي گيتار ها چه كلاسيك و چه فلامنكو ، براي كوك كردن داراي گوشي هاي چوبي(peg: مانند گوشي هايي كه در ساز ويلن استفاده مي شوند ) بودند . اما امروزه با اختراع گوشي هاي مكانيكي استفاده شده و در ساخت گيتار فلامنكو نيز استفاده از آنها متداول و رايج شده است


از طرفي ديگر ، نوازندگان فلامنكو كه به جنبه سنتي اين موسيقي ارج نهاده و به آن تعصب دارند ، هنوز بر روي گيتار هاي فلامنكو با گوشي هاي چوبي اصرار ورزيده و با هرگونه بدعت و نوآوري و يا به عبارت ديگر تهاجم به قلمرو دست نخورده موسيقي فلامنكو سنتي شديدا مقابله مي كنند

زندگینامه و عکسهای استاد محمد شجریان



تمام وقت من از شش سالگی به خواندن قرآن با صدای خوش می گذشت . در دوازده سالگی شهره ی خاص و عام بودم و در مجامع بزرگ مذهبی و یا سیاسی آن موقع تلاوت اول برنامه با من بود.به علت توانایی در تلاوت قرآن با صدای خوش ، چشم و چراغ همه اعضاء و دانش آموزان مدرسه و مردم بودم. در سال چهارم دبیرستان بر خلاف خواسته ام به دانشسرای مقدماتی رفتم و راه معلمی پیش گرفتم و از بیست سالگی به معلمی در دهات خراسان پرداختم . یک سال بعد ازد.اج کردم با دختری که او هم معلم دبستان بود.همسرم خیلی با من همراه بود و با کمک او بر مشکلات مالی یک زندگی بسیار محقر پیروز شدیم

از نوجوانی برای فراگیری گوشه های آوازی به هر دری می زدم و از هر کسی که شمه ای اطلاع داشت سئوال می کردم. به ندرت دسترسی به رادیو پیدا می کردم تا موسیقی دلخواهم را بشنوم آن هم زمانش کوتاه بود و حاصلی نداشت ، تا اینکه در محیط شبانه روزی دانشسرا میسر شد "برنامه گلها" و برنامه "ساز تنها" را بشنوم و تمریناتم را شروع کنم . کمی بعد دبیر موسیقی مان آقای جوان نیز راهنمایی و کمک کردند. بیشترین تمرینات سازنده در دوران معلمی در خارج شهر بود که فراغتی داشتم و اغلب به کوه و صحرا می دم و تکنیک و متد را با سلیقه ی خودم تجربه و تمرین می کردم و صداهای گوناگون و تحریرها و چهچه ها را دستور کار خود قرار داده بودم.دوستم همکلاسیم (ابولحسن کریمی) از ابتدای کار معلمی سنتوری با خود آورده بود که بنوازد ، ترغیب شده مضراب دستم بگیرم و ببینم می شود زد ، بعد دیدم عجب کار مشکلی است تا دمدمه های صبح نشستم و ان قدر تمرین کردم تا توانستم آهنگی را دست و پا شکسته اجرا کنم و از آن به بعد سنتور شد یا غار من.

چندی بعد صدای سنتور جلال اخباری را از رادیو مشهد شنیدم و خوشم امد ، پیدایش کردم و با هم دوست شدیم . سازی می زد و من هم می خواندم و تمرینات آواز با ساز و فراگیری نت و نواختن صحیح سنتور را با ایشان شروع کردم.

همان ابتدای کار مه صدای سنتور مشقی ام بسیار بد بود به فکر افتادم که سنتوری بسازم. کمی نجاری می دانستم با زیر رو رو کردن تمامی کاروانسراها و چوب فروشی ها و با دادن یک انعام 5 توانی الوار پهن از چوب توت بیست ساله را پیدا کردمآن را مطابق اندازه ها بریدم . در ان زمان کسی در مشهد گوشی سنتور نمی فروخت ، مجبور شدم صد عدد میخ نمره شش بخرم و آن ها را با سوهان دستی کوچک کنم. این سنتور که دوازده خرکه بود ساخته شد و من با یک دلبستگی عجیب به این ساز ، تمرینات سنتورم را بیشتر کردم. با اینکه برای اولین بار بود چنین کاری کرده بودم و در مورد پل گذاری سنتور تجربه و اطلاعی نداشتم ولی سنتور صدای دلنشینی داشت. غیر از آن سنتور سنتورهای دیگری ساخته یا در حال ساخت داشتم که کا پل گذاری را برای موزون تر کردن صداها تا به حال ادامه داده ام و خوشبختانه به نتایج قابل توجهی هم رسیده ام . در نظر دارم در آینده کتاب یا جزوه ای درباره ی تجارب کار پل گذاری های گوناگون که روی سنتورها کرده ام همراه با نتایج آن ها منتشر کنم تا در این زمینه کار مفیدی انجام داده باشم

در سالهای بعد از چهل با هنرمندان رادیو خراسان آشنا شده بودم ولی حاضر به ضبط برنامه موسیقی نبودم . در رادیو خراسان گاه اشعار عرفانی و مذهبی و گاهی تلاوت قرآن داشتم.

سال 1345 خوشیدی به اصرار دوستم ابوالحسن کریمی برای شرکت در امتحان شورای موسیقی به اتفاق او به تهران رفتم. راهی برای نام نویسی و شرکت در امتحان پیدا کردیم. در اتاق شورا میز کنفرانس بزرگی بود و حدود 12 تا 13 نفر اعضا شورا نشسته بود ، آقای مشیر همایون شهردار رییس شورا و آقایان حسنعلی ملاح ، علی تجویدی و مختاری و دیگران بودند. گفتند بیات ترک بخوان ! من هم از مایه بلند دو سه بیتی خواندم و در مایه ی بم فرود امدم . ضربی با یک شعر هم به درخواست آقای ملاح خواندم.بعد اقای تجویدی پرسیدند تصنیف هم می خوانی ؟ چون تصنیف خواندن را دوست نداشتم و دون شان آواز خوان می دانستم ، بسیار جدی گفتم ابدا.

جوابی که بعد از یکماه از نتجه امتحان به ما دادند این بود که فعلا رادیو بودجه ندارد که خواننده استخدام کند و فعلا رادیو نیاز به خواننده ندارد

سال بعد به وسیله آقای دکتر شریف نژاد (که معاون رادیو خراسان بود و بسیار به من لطف داشت) قرار گذاشتیم در تابستان که ایشان در تهران هستند من هم به تهران بروم . باایشان شبی به منزل آقای حسین محبی (که اپراتور با سابقه رادیو و برنامه ی گل ها بود) رفتیم و او که دوستی نزدیکی با دکتر داشت فردای آنروز مرا همراه با یک نوار که در " سه گاه " خوانه بودم به اقای داود پیرنیا (مسئول و تهیه کننده ان زمان برنامه گلها ) معرفی کرد که همان معرفی راهگشای ن به رادیو ایران و و برنامه ی گلها که منظور اصلی ام بود گردید.

با سپاس از دلسوزی های ابولحسن کریمی و محبت های دکتر شریف نژاد و یادی خوش از زنده یاد حسین محبی .

سالشمار استاد شجریان


1319

تولد اول مهر ماه در مشهد


1324

اغاز خوانندگی های کودکانه در خلوت


1326

ورود به سال اول پانزدهم بهمن در مشهد.


1327

اموختن تلاوت قران در نزد پدر


1328

شرکت در مجمع تلاوت قران در نه سالگی.


1329

اغاز تلاوتهای قران در میتینگها و اجتماعات سیاسی ان سالها . گذراندن سال چهارم مدرسه در دبستان فرخی.


1331

تلاوت قران برای اولین بار در رادیو خراسان به دعوت رییس رادیو.


1332

قبولی در امتحانات شم ابتدایی با عنوان شاگرد ممتاز در بین دانش اموزان مشهد.اغاز تحصیل در دبیرستان شاه رضا.


1334

شرکت در مسابقات فوتبال دبیرستانهای مشهد.


1336

ورود به دانشسرای مقدماتی در مشهد.اشنایی با اقای جوان اولین معلم موسیقی شجریان ( معلم سرود و موسیقی دردوران تحصیل در دانشسرای مقدماتی در مشهد).


1338

اغاز همکاری با رادیو خراسان و اجرای اوازهای بدون ساز و قراعت قران برای رادیو به طور افتخاری.


1339

دریافت دیپلم دانشسرای مقدماتی و استخدامدر اموزش و پرورش و انتقال به بخش رادکان و تدریس در دبستان خواجه نظام الملک و اشنایی با سنتور.


1340

اشنایی با نت و فراگیری سنتور نزد اقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور . جشن عقد کنان در 21 مهر ماه با دوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان.


1341

جشن عروسی در مشهد (در 20 مرداد ماه) و اغاز یک زندگی خانوادگی سی ساله با ایشان که حاصل ان سه دختر و یک پسر است.


1342

انتقال از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان شاه اباد. تولد راحله فرزند اول در 2 مهر ماه در مشهد. ساختن اولین سنتور خود با چوب توت.


1344

تولد دختر دوم افسانه در 28 اردیبهشت ماه در مشهد.(افسانه بعدها با پرویز مشکاتیان ازدواج میکند).انتقال از شاه اباد به شهر مشهد و تدریس در کلاس ششم دبستان پهلوی از مهر ماه.شرکت در مسابقات والیبال معلما مشهد.


1345

انتقال از دبستان پهلوی به دبستان عبداللهیان مشهد و نظامت و معاونت دبتان مذکور.


1346

تدریس در دبستان های مشهد و انتقال در 25 اذر از مشهد به تهران.تدریس در دبیرستان صفوی . اغاز فعالیت با برنامه های رادیو ایران. اشنایی با استاد احمد عبادی. راه یابی به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری.اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال. اجرا و ضبط اولین برنامه ی در رادیو ایران که با عنوان ((برگ سبز شماره ی 216 )) در شب جمعه 15 اذر ماه پخش شد.کار در رادیو با نام مستعار ((سیاوش بیدکانی)) تا سال 1350 خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش. اشنایی با اسماعیل مهرتاش در کلاس اواز ایشان.


1347

انتقال از اموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی . راه یابی به کلاس خط استاد حسن میرخانی.


1348

تولد دختر سوم مژگان در 27 هردیبهشت ماه در تهران. تاسیس و شروع رادیو اف-ام به طریقه ی استریو فونیک و اجرای برنامه ی ((سه گاه)) به همراهی سه تار عبادی و تار مجد برای اولین بار به طریقه ی استریو . شرکت در جشن هنر شیرازبرای اولین بار. قبولی در امتحان خط (مرحله ی عالی) . راه یابی به کلاس خط استاد حسین میرخانی.


1349

اغاز همکاری با برنامه های تلویزیون ملی ایران در برنامه ی ((هفت شهر عشق)) غیره. قبولی در امتحان خط (مرحله ی ممتازی) انجمن خوشنویسان وزارت فرهنگ و هر . سفر به برغان با استاد حسین میر خانی (خطاط) ابراهیم بوذری (استاد خط شجریان) خسرو زعیمی ( مدیر عامل انجمن خوشنویسان)فرامرز پیل ارام(نقاش و استاد نقاشیخط شجریان).


1350

اشنای با استاد فرامرز پایور و مشق سنتور نزد ایشان و اموزش ردیف اوازی صبا نزد فرامرز پایور . اشنایی ئ همکاری با هوشنگ ابتهاج((ه . الف . سایه)در برنامه های (گل های تازه))رادیو.


1351

شروع تهیه ی برنامه های گلهای تازه توسط هوشنگ ابتهاج در رادیو و همکاری با او. اغاز فراگیری ردیف های اوازی و تصانیف قدیمی نزد استاد عبدالله دوامی.برگذاری کنسرتی در شمال ایران با منصور صهرمی و هنرمندان دیگر.دیدار و اشنایی با اقای دوامی به وسیله ی فرامرز پایور.


1352

اشنایی با استاد نور علی برومند و فراگیری شیوه ی اوازی سید حسن طاهر زاده نزد ایشان در مرکز خط ئ اشاعه ی موسیقی و اشنایی با هنر جویان مرکز: محمد رضا لطفیو ناصر فرهنگفرو حسین علیزاده و جلال ذوالفنون و گنجه ای و مقدسی و حدادی و دیگران.


1353

سفر برای کنسرت های هندو پاکستان و افغانستان با استاد احمد عبادی . سفر به چین و ژاپنن با احمد احرار و کریم فکور و حسین ملکو پرویز قاضی سعید به عنوان میهمانان ویژه برای گشایش پروازهایی به این دو کشور.


1354

تولد همایون در 30 اردیبهشت ماه در تهران . ماموریت رادیو و تلویزیون برای کنسرتهای فروردین در ایالات مختلف امریکا.انتقال از وزارت منابع طبیعی (به عنوان مهمور خدمت)به رادیو.قطع رابطه با مرکز اشاعه ی موسیقی و ادامه ی درس اواز در منزل استاد نورعلی برومند.


1355

شرکت در جشنواره ی توس (نیشابور)با فرامرز پایور , سایه, حسن ناهید, رحمت الله بدیعی, محمد اسماعیلی, عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف.حضور در برنامه ی جشن هنر شیراز ( در حافظیه) با محمد رضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه ی ((راست پنجگاه)).کناره گیری رسمی و قطع رابطه ی کامل از رادیو در اسفند ماه.اجرای اواز در صفحات ردیف نوازی کانون پرورس فکری کودکان و نوجوانان . بهره گیری از محضر اقای برومند (در منزل خود استاد) شیوه ی اواز مرحوم طاهر زاده (اخرین جلسه روز چهار شنبه 29 دی ماه).فوت رضا ورزنده(29 دی ماه) و نور علی برومند (30 دی ماه) . اغاز ضبط تصانیف قدیمی با صدای عبدالله دوامی.


1356

اجرای برنامه ی ((نوا)) به همراهی محمد رضا لطفی و گروه شیدا در جشن هنر شیراز.اجرای موسیقی ((چهره به چهره)) و ((گلبانگ)) . کناره گیری از رایو به خاطر جو نامساعد. تاسیس شرکت دل اواز برای انتشار برنامه های خود.


1357

احراز مقام اول تلاوت قران سراسر کشور در مرداد ماه. اجرای بخشی از ((تلاوت قران)) .انتشار البوم ((گلبانگ))( دو نوار). همکاری در تاسیس کانون ((چاوش)) با هوشنگ ابتهاج و محمد رضا لطفیبرای ادامه ی فعالیت های موسیقی در خارج از رادیو تلویزیون(شجریان در انجا تدریس میکرد).


1358

اشنایی با فیلسوف یگانه استاد غلامرضا دادبه( جانسوز) در منزل استاد خط مرتضی عبدالرسولی ئ اغاز فراگیریی و شناخت بایگانی های فرهنگ و نوا ,... فرهنگ پهلوانی و جوانمردان , فرهنگ مادرنوایی .اجرای موسیقی ((خلوت گزیده)) .(( پیغام اهل راز)) ( شامل دو نوار : راز دل و انتظار دل).اخرین کنسرت ها با گروه پایوردر مهر ماه در تالار رودکی . کنسرت ماهور با محمد رضا لطفی و گروه شیدا در تالار رودکی و دانشکاه ملی در ابان ماه.


1359

فوت استاد دوامی . اجرای موسیقی ((عشق داند)) ( در ابو عطا) اجرای موسیقی ((ساز قصه گو)) ( اواز سه گاه در انتشار مجدد, البوم پیغام اهل راز). انتشار نوار موسیقی ((پیغام اهل راز )) (شامل دو نوار : راز دل انتظار دل).


1361

اولین کنسرت در سفارت ایتالیا به همراهی پرویز مشکاتیان و ناصر فرهنگفر (آستان جانان) پس از سه سال کناره گیری از فعالیت های کنسرتی - اجرای موسیقی نوا (مرکب خوانی) و سر عشق ( ماهور) و بیداد


1362

اجرای موسیقی ((همایون مثنوی)) با منصور صارمی. اجرای موسیقی ((چهار گاه)) (با فرهنگ شریف) و دیگر اواز ها در برنامه های خصوصی.


1364

اجرای موسیقی ((گنبد مینا ))و ((جان عشاق)). انتشار نوار موسیقی ((بیداد)).


1365

انتشار نوارهای موسیقی (نوا)) ( مرکب خوانی ),((سر عشق)) (ماهور) و ((استان جانان)). ضبط ده اواز به همراهی ویولن حبیب الله بدیعی در مونیخ در منزل دکتر علی خادمی.


1366

اغاز کنسرت ها در اروپا پس از انقلاب و شروع همکاری با گروه عارف . اجرای موسیقی ((دود عود)) ,((دستان))و...


1367

برگذازی سه شب کنسرت برای بزرگداشت حافظ در تالار رودکی( وحدت).انتشار نوار ((دستان)).


1368

اجرای ((ماهور)) و ((ابو عطا)) در کنسرت های بهاره در اروپا با پیرنیاکان, جمشید عندلیبی, و اعیان. اجرای ((نوا)) و ((افشاری)) در کنسرت های پاییزه اروپا به همراهی مشکاتیان و گروه عارف و دو شب کنسرت در اسفند ماه به دعوت شهردار بارسلون در این شهر به همکاری نی حسین عمومی , تار طلایی و تنبک شمیرانی.


1369

سفر به تاجیکستان به دعوت خصوصی وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان پرده برداری از پیکره ی باربد و دو شب کنسرت در کاخ باربد به همراه کمانچه ی محمود تبریزی زاده , سه تار رضا قاسمی , و تنبک مجید خلج. کنسرتهایی در امریکا به همراهی پیرنیاکان عندلیبی و اعیان. اجرای مو سیقی ((سرو چمان)) , (( پیام نسیم)) , و ((دل مجنون)) ( هر سه در امریکا). کنسرت شجریان برای زلزله زدگان رودبار در لس انجلس. سخنرانی در پنج دانشگاه معتبر امریکا برای دانشجویان و محققین.


1370

برگذاری پنج شب کنسرت در پارک ارم و هشت شب کنسرتهای افتخاری برای مردم جنوب شهر تهراندر فرهنگسرای بهمن ( کشتارگاه سابق تهران) در اسفند ماه.برگذاری کنسرت شکوهمندی به مدت پنج شب در محوطه ی چهل ستون اصفهان.کنسرتهای اروپا با جهاندار و گروه اوا . جدایی از همسر اول خانم فرخنده گل افشان. اجرای موسیقی ((دل شدگان)) و ((اسمان عشق)). انتشار نوارهای موسیقی ((سرو چمان)) , ((پیام نسیم)),(( دل مجنون)) و (( خلوت گزیده)).


1371

ازدواج با همسر دوم خانم کتایون خوانساری. کنسرتهای مرحله ی دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان ,جمشید عندلیبی و همایون شجریان ( اگوست تا نوامبر) .برنامه ای با هابیل علی اف و همایون شجریان در سالن تالار رودکی(وحدت) ,تهران. اجرای موسیقی ((یادایام)) . انتشار نوارهای ((دل شدگان )) و ((اسمان عشق)).


1372

انتشار گزارشی همراه با گفتگویی با شجریان تحت عنوان (( محمد رضا شجریان استاد اواز ایران کجاست؟)) در نشریه ی نوید فضیلت,شماره ی 16 ,سال 2, مهر ماه ,تهران. اجرای(( سه گاه )) و (( راست پنجگاه)) در کنسرتهای اروپایی به همراهی محمد رضا لطفی و مجید خلج در تابستان.


1373

اجرا برنامه ی ((قاصدک)) در کنسرتهای دور اروپا با پرویز مشکاتیان و همایون شجریان.


1374

کنسرتهای اصفهان,شیراز,ساری, کرمان, و سنندج با گروه اوا.برگذاری کنسرتی در اروپا با محمد رضا لطفی در ابات ماه.اجرای موسیقی ((چشمه ی نوش)) در ( فرانسه).انتشار نوارهای موسیقی ((همایون مثنوی)) ,(( گنبد مینا )),(( جان عشاق)), چشمه ی نوش))و (( یاد ایام)). اجرای موسیقی ((در خیال)).


1375

درگذشت پدر در 18 اذر ماه در سن 85 سالگی.اجرای موسیقی ((رسوای دل)) در دبی.انتشار موسیقی(( در خیال)) . انتشار نوار موسیقی ((ساز قصه گو)) ( اواز سه گاه در انتشار مجدد, البوم پیغام اهل راز).


1376

تولد پسر دوم رایان (از ازدواج دوم) در ونکوور کانادا.اجرای برنامه های((سه گاه)) و ((ماهور)) در کنسرتهای دور اروپا با همکاری داریوش طلایی, سعید فرجپوری و اهمایون شجریان در پاییز .اجرای موسیقی(( شب ,سکوت , کویر)) .اجرا و انتشار موسیقی ((معمای هستی)) در کلن, المان. اجرا و انتشار موسیقی ((شب وصل)). انتشار نوار موسیقی ((رسوای دل)). انتشار نوار موسیقی ابوعطا((عشق داند)).


1377

اجرای کنسزتهای تهران,اصفهان, و دور اروپا با گروه اوا. برگذاری کنسرت درامریکا در شهریور ماه.اجرای (( ارام جان )) .انتشار نوار ((پیام نسیم). انتشار نوار موسیقی ((شب ,سکوت, کویز)). انتشار نوار موسیقی((چهره به چهره)).انتشار نوار موسیقی((راست پنجگاه)).


1378

اجرای ((ماهور)) و((افشاری)) در پنج کنسرت به نفع دانش اموزان در شهر هشتگرد.بریافت جایزه ی پیکاسو ئ دیپلم افتخار یونسکو تز دبیر کل یونسکو ((اقای مایور)) در پاریس, شهریور ماه. انتشار نوار ((ارام جان)) . اجرای ((اهنگ وفا)) .انتشار نوار ((تلاوت قران)) (1) و (2).


1379

انتشار کتاب((راز مانا)) ( زندگی,دیدگاه و اثار استاد اواز ایران, محمد رضا شجریان)کار محمد جواد غلامرضا کاشی ,محسن گودرزی, و علی اصغر رمضانپور, نشر کتاب فردا, چاپ اول تهران.اجرای برنامه ی ((نوا ))و ((داد و بیداد)) (زمستان) در کنسرتهای دور اروپا و امریکا و کانادا به همراهی حسین علیزاده,کیهان کلهر و همایون شجریان. عمل جراحی کلیه و دهانه های معده در واشنگتن در 20 اسفند ماه.


1380

عمل جراحی برای چسبندگی روده در تهران در ابان ماه.


1381

اجرای برنامه ی (( راست پنجگاه ))و(( مرکب خوانی)) در کنسرتهای دور اروپا و کانادا با حضور حسین علیزاده, کیهان کلهر و همایون شجریان. انتشار نشریه ی (( دفتر هنر )) شماره ی 15, ویژه ی محمد رضا شجریان ,در اسفند ماه ,در کالیفرنیا

عکسهای اعتراضات جنبش سبز


عکس کشته ها و زخمی های راهپیمایی طرفداران میر حسین موسوی از میدان انقلاب تا میدان آزادی


عکس و فیلم های حمله وحشیانه یگان ویژه نیروی انتظامی ( پلیس نو پو ) و بسیج و انصار حزب الله به مردم بی دفاع ( شماره 1 )


عکس و فیلم های حمله وحشیانه یگان ویژه نیروی انتظامی ( پلیس نو پو ) و بسیج و انصار حزب الله به مردم بی دفاع ( شماره 2 )


عکس و فیلم های حمله وحشیانه یگان ویژه نیروی انتظامی ( پلیس نو پو ) و بسیج و انصار حزب الله به مردم بی دفاع ( شماره 3 )


عکس و فیلم های حمله وحشیانه یگان ویژه نیروی انتظامی ( پلیس نو پو ) و بسیج و انصار حزب الله به مردم بی دفاع ( شماره 4)


گزارش تصویری از حمله وحشیانه نیروی انتظامی به خوابگاه دانشجویان صنعتی اصفهان

عکس کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد؛ حمله نیروهای مهاجم به خوابگاه دختران؛ ۳ دانشجو کشته شدند

گزارش تصویری ۲ از حمله وحشیانه بسیج و انصار به کوی دانشگاه تهران


http://cryptome.info/iran-protest/iran-protest.htm

http://cryptome.info/iran-police/iran-police.htm

PICTURE1

PICTURE 2

fliker































































عکسهای ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار عکس های ضرب و شتم و کتک زدن مردم و آزادیخواهان توسط نیروی انتظامی و یگان ویژه و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی های خامنه ای جنایتکار